خدای من نه دور کعبه است؛
نه در کلیسا؛
نه در معبد؛
خدای من همین جاست...
کنار تمام دلواپسی هایم ؛ بغض هایم؛ خنده هایم ؛
خدای من؛ نمی ترساند مرا از آتـش
امـــــــــــــــــــا
می ترساند مـرا از شکستن دلــــی...
اشک آوردن به چشمی...
نــا حـق کردن حقی ...
خدای من می بیند مرا
" هر جا که باشم می فهمد مرا با هر زبانی که سخن می گویم ،
خدای من حواسش در همه احوال به من هست "
خدای من مــرا از هیچ نمی ترساند ؛
جز " بی فـــکر سخن گفتن " و " رنجاندن دلـــــی "
خـــدای من...؛
"خدای تمــــــــام مهربــــــــــانی هاست"...!
(دکتر شریعتی)